گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، اعظم ذوالفقاری منظری؛ * شاید بتوان گفت که یکی از شاخصهای توسعه یافتگی یک منطقه، شهر یا استان، توانایی مردم در تبدیل محصولات طبیعی، مانند محصولات کشاورزی، دامی یا حتی معدنی به محصولات ثانویه و عرضه مستقیم محصول به بازار خرد باشد. مسالهای که در کشور ما کمتر به آن توجه شده و نبود صنایع تبدیلی ما را تبدیل به کشوری صادرکننده مواد اولیه ارزان قیمت و واردکننده محصولات ثانویه گران قیمت کرده است. صنایعی در برخی استانها فعالیت دارند، اما باعث توسعه نقاط اطراف خود شده اند و خیر آنان به تمام کشور نرسیده درحالیکه میتوان با توسعه صنایع تبدیلی خرد و کلان در استانهای محروم که اتفاقا در کشاورزی یا صنایع معدنی و دامداری حرفی برای گفتن دارد، به توسعه متوازن کشور هم منجر شود.
خراسان جنوبی را به عنوان استانی محروم و کم برخوردار میشناسیم در حالیکه شاخصهای تولید محصولات کشاورزی، دامی و معدنی بالایی دارد. مثلا این استان به گیاهان گران قیمتی مانند زعفران، زرشک و عناب شهره است. بزرگترین مخازن آزبست ایران در این استان قرار دارد. منیزیت در ایران تنها در خراسان جنوبی به دست میآید. زیر زمین این استان اورانیوم، بنتونیت، گرانیت و بسیاری از سنگهای معدنی نهفته است. قلعه زری خوسف هم به علت عیار بالای مس آن معروف است.
جواد الهامی، دانشجوی کشاورزی دانشگاه بیرجند و دبیر قرارگاه شهید احمدی روشن این استان معتقد است که دلیل توسعه نیافتگی خراسان جنوبی نبود صنایع تبدیلی در آن است.
او در گفتگو با خبرنگار ما میگوید: خراسان جنوبی تمام ابعاد مورد نیاز برای توسعه را دارد، اما توسعه پیدا نکرده است. این استان متنوعترین معادن کشور را دارد. از گرانیت گرفته تا سنگهای قیمتی، زغال سنگ و ... از سوی دیگر در کشاورزی هم محصولات انحصاری دارد. زعفران و عناب و به ویژه زرشک. از لحاظ تحصیلات مردم این استان هم باوجود محرومیت، در سطح بالایی قرار دارد، نیروی انسانی قدرتمند و ارتباطات گسترده با مرز و قابلیت صادرات مرزی هم دارد، اما چرا توسعه نیافته است؟
الهامی محصولی مانند زرشک را مثال میزند که در زمینهای کشاورزی خراسان جنوبی کشت میشود، اما عمده محصول به دست آمده برای فرآوری یا حتی بسته بندی و صادرات به استان مجاور میرود؛ خراسان رضوی.
او میگوید: کاش با خراسان رضوی هم مرز نبودیم. با اینکه به بازارهای مصرف نزدیک هستیم، اما اختلاف توسعهای بین این دو استان باعث شده اصلا صنایع تبدیلی در خراسان جنوبی ایجاد نشوند.
در واقع به نظر این فعال دانشجویی، ابرتوسعه یافتگی خراسان رضوی و به ویژه مشهد باعث شده سرمایه گذاران ترجیح دهند سرمایه خود را در مشهد تبدیل به زیرساخت صنعت کنند تا بیرجند یا قائن و ....
الهامی توضیح میدهد: بازار فروش عمدتا در خراسان رضوی است، تولید در خراسان جنوبی؛ فرآوری و فروش در خراسان رضوی. در صنایع معدنی هم وضعیت به همین منوال است. حجم زیادی از سنگهای معدنی در این استان استخراج میشوند، اما فرآوری آنها به استان هم جوار دیگری میرود؛ اصفهان. حتی در بسیاری از موارد برشکاری سنگها هم در این استان صورت میگیرد.
او درباره صنایع لبنی نیز چنین تحلیلی ارائه میدهد و میگوید: با اینکه شیر با کیفیتی در دامداریهای استان تولید میشود، اما کارخانههای فرآوری شیر در استان حال خوشی ندارند. صنایع به اندازه کافی رشد نکرده است. در واقع سرمایه گذار تمایل دارد نزدیک بازار فروش، کارخانه احداث کند.
به گفته الهامی در خراسان جنوبی ظرفیت تولید داروهای گیاهی خوبی وجود دارد که بازار این محصولات هم در اختیار مردم این استان نیست. او نبود کارخانههای عرق گیری بزرگ و فعالیت محدود کارگاهها را نشانهای از عدم رشد اقتصاد در این استان میداند.
او توضیح میدهد که برای رسیدن به محصولی با قابلیت فرآوری، پیش نیازهایی باید رعایت و زیرساختهایی ایجاد شود. برداشت محصول در مزارع استان کاملا سنتی انجام میشود. کشاورزان تنها مانده اند و بدون نظر کارشناس و با شیوه آبا و اجدادشان کار میکنند. عملا حوزه تخصصی کارشناسی از کشاورز فاصله بسیار گرفته است. در واقع جهاد کشاورزی به دلیل ساختار پرچالش و کمبود شدید نیروی انسانی، نمیتواند بر نحوه کشت و برداشت نظارت داشته باشد. از سوی دیگر، بهره گیری از خدمات کلینکها و مشاوران هم برای کشاورزان بسیار پرهزینه است و نمیصرفد. همچنین قیمت کود، سم و نهادههای کشاورزی طی یکی دو سال گذشته حداقل ۱۰ برابر شده و اگر کارشناس سر زمین برود و توصیهای هم داشته باشد، کشاورز پولی ندارد برای خرید سم و کود و ... هزینه کند؛ بنابراین با ظرفیت کمتری از زمین خود کار میکند که حداقل در آن به فروش و سود برسد.
او اشاره میکند که علاوه بر همه این مشکلات، اگر کشاورزی بخواهد زمین خود را از آفات حفظ کند، مادامی که همه اراضی کشاورزی منطقه سم پاشی نشده باشند، آفت زدایی از یک محدوده کشاورزی هم بی فایده است چراکه آفات مرزبندی نمیشناسند.
این فعال دانشجویی به عدم ثبات در بازار فروش محصولات کشاورزی، نبود تضمینهای لازم برای خرید محصولات و ... در کار کشاورز تأثیر دارد.
او میگوید: صنایع تبدیلی حوزهای به شدت سرمایه محور است. کارگاههای ریز را کشاورزان میتوانند تأسیس کنند. اما احداث کارخانههای بزرگ از عهده کشاورزان خارج است؛ بنابراین توسعه استان نیاز به اصلاح ساختار و ایجاد بستر برای ورود و استقبال از سرمایه گذاران در استان است.
با این حال به گفته الهامی جذب سرمایه نیاز به سیستم ارتباطی مطلوب دارد. در حالیکه در خراسان جنوبی خطوط ریلی وجود ندارد و خطوط هوایی هم فعالیت اندکی دارد. ایجاد این زیرساختها اعتبار میخواهد که بودجه استان در قانون بودجه با توجه به جمعیت تعیین میشود، نه وسعت!
او معتقد است که در خراسان جنوبی تشکلهای صنعتی پول دار وجود ندارد و نیاز است تشکلی قدرتمند به لحاظ مالی در این استان و برای حمایت از صنایع تبدیلی فعال شود.
این فعال دانشجویی از عملکرد دولت هم گلایه میکند و میگوید: دولت راه ورود خود را به ساختار تعاونیهای منحله و ورشکسته در مناطق محروم بسته و تنها راه تأمین اعتبار برای این تعاونیها را از طریق ۵ درصد از اعتبارات استانی درنظر گرفته است.
او اینطور ماجرا را به طور خلاصه شرح میدهد: دولت برای توسعه خراسان جنوبی به سرمایه گذار نیاز دارد، اما سرمایه گذار برای فعالیت در این استان به زیرساختهایی نیاز دارد که باید دولت احداث کند و به این صورت دور باطلی برای به هدف نرسیدن سیاستهای توسعهای در خراسان جنوبی ایجاد میشود.
الهامی اصلاح الگوی کشت به صورت اجباری را هم راهکاری برای بومی سازی محصولات کشاورزی و مدیریت بر منابع آبی میداند و تأکید میکند که راه توسعه خراسان جنوبی و حتی کشور تمرکز بر صنایع تبدیلی است.